English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5453 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
scaleweight U وزنی که اسب در مسابقه تحمل میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
scale of weights U جدول وزنهایی که اسب مسابقه باید تحمل کند
tail boom U پایهای که سطوح دم را تحمل میکند
transients U وسیلهای که ولتاژ موقت را تحمل میکند
transient U وسیلهای که ولتاژ موقت را تحمل میکند
quarterfinalist U کسیکه در مسابقه یک چهارم نهایی شرکت میکند
too much of a good thing U غیر قابل تحمل تحمل ناپذیر
sag wagon U وسیله نقلیه که به دنبال دوچرخه سواران در جاده حرکت میکند تا کسانی را که از مسابقه خارج می شوندسوار کند
mail server U کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
skull practice U کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligans U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligan U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
sack race U مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
tug of war U مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
selling plater U اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
opener U مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
weightlessness U بی وزنی
gravity dam U سد وزنی
weighted U وزنی
arrhythmic U بی وزنی
equiponderance U هم وزنی
hexametric U شش وزنی
gravity battery U باتری وزنی
gravity arch dam U سد قوسی وزنی
gravity abutment U گرانپایه وزنی
gravimetrical analysis U تجزیه وزنی
gravimetric factor U ضریب وزنی
gravimetric analysis U تجزیه وزنی
hollow gravity dam U سد تهیده وزنی
division U گروه وزنی
divisions U گروه وزنی
tetrameter U چهار وزنی
monometer U شعر یک وزنی
gravity spillway dam U سد سرریز وزنی
gravity wall U دیوار وزنی
weighting coefficient U ضریب وزنی
weighted mean U میانگین وزنی
massive arch dam U سد قوسی وزنی
weighted average U متوسط وزنی
daedman U مهار وزنی
weighted average U میانگین وزنی
weight percent U درصد وزنی
weight function U تابع وزنی
weighted score U نمره وزنی
h does not w.much U چندان وزنی ندارد
masonry weir U بند بنایی وزنی
gravity drop U زنگ احضار وزنی
imponderability U بی وزنی غیر محسوسی
tandem roller U غلطک وزنی پشت سر هم
gravity dam of triangular section U سد وزنی با نیمرخ مثلثی
hexameter U شعر شش وتدی یا شش وزنی
weigh batcher U اندازه گیر وزنی
seniors U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
senior U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
ounce U مقیاس وزنی برابر5301/13 گرم
ounces U مقیاس وزنی برابر5301/13 گرم
weight average molecular weight U میانگین وزنی وزن مولکولی
available payload U فرفیت وزنی یا حجمی وسیله
tons U واحد وزنی برابر با 0001کیلوگرم
ton U واحد وزنی برابر با 0001کیلوگرم
bantamweight U مقیاس وزنی درحدود 811پوند
classed U گروه وزنی ورزشکار ممتاز
class U گروه وزنی ورزشکار ممتاز
classes U گروه وزنی ورزشکار ممتاز
weight average degree of polymerization U میانگین وزنی درجه بسپارش
classing U گروه وزنی ورزشکار ممتاز
blank verse U شعر بی قافیه پنج وزنی
match play U مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
To bear heavy expenses. U سرب فلز سنگین وزنی است
quintal U واحد وزنی معادل 001کیلو گرم
bushel U مقیاس وزنی است معادل 4پک
metric hundredweight U واحد وزنی برابر 05 کیلو گرم
bushels U مقیاس وزنی است معادل 4پک
dump U نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
pottle U پیمانه وزنی برابر نیم گالن رطل یکمنی
bandolite U ساختار سبک وزنی از چوب بالسا با روکش الومینیوم
weighted least square method U روش حداقل مربعات وزنی در اقتصادسنجی برای تخمین پارامترها
handicaps U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicap U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
repeater U وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
stable U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
dragstrip U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
quadrangular meet U مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
tolerances U تحمل
toleration U تحمل
longanimity U تحمل
good humor U تحمل
endurance U تحمل
enduringness U تحمل
tolerance U تحمل
passiveness U تحمل
barleycorn U مقیاس وزنی برابر 8460/0 گرم مقیاس طولی برابر5/8میلیمتر
pages U چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
paged U چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
page U چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
toll U تحمل خسارت
put up with U تحمل کردن
tolling U تحمل خسارت
tolerable U قابل تحمل
suffer U تحمل کردن
tolerable U تحمل پذیر
suffered U تحمل کردن
tolls U تحمل خسارت
insupportable U تحمل ناپذیر
intolerable U تحمل ناپذیر
keep up U تحمل کردن
intolerancy U عدم تحمل
experiencing U تحمل کردن
experiences U تحمل کردن
experience U تحمل کردن
withstand U تحمل کردن
dure U تحمل کردن
withstanding U تحمل کردن
insufferable U تحمل ناپذیر
withstands U تحمل کردن
withstood U تحمل کردن
thole U تحمل کردن
take it <idiom> U تحمل مشکلات
suffers U تحمل کردن
to bear out U تحمل کردن
bide U تحمل کردن
abhide U تحمل کردن
undergoing U تحمل کردن
unbearable U تحمل ناپذیر
sustain U تحمل کردن
sustained U تحمل کردن
sustains U تحمل کردن
undergo U تحمل کردن
undergoes U تحمل کردن
undergone U تحمل کردن
unbearably U تحمل ناپذیر
good humouredly U با صبر و تحمل
dree U تحمل کردن
abiding U تحمل کننده
lie down under U تحمل کردن
sit down under U تحمل کردن
to give support to U تحمل کردن
weathers U تحمل یابرگزارکردن
weathered U تحمل یابرگزارکردن
weather U تحمل یابرگزارکردن
tolerator U تحمل کننده
frustration tolerance U تحمل ناکامی
endurable U تحمل پذیر
supportable U قابل تحمل
sufferable U تحمل پذیر
forbore U تحمل کرد
support U تحمل کردن
intolerance U عدم تحمل
tolerate U تحمل کردن
tolerated U تحمل کردن
beyond bearing U غیرقابل تحمل
impossible [colloquial] <adj.> U تحمل ناپذیر
defrayal U تحمل هزینه
impassibility U تحمل ناپذیری
stand U تحمل کردن
sustainable U قابل تحمل
bearable U تحمل پذیر
beyond bearing U تحمل ناپذیر
tolerating U تحمل کردن
endured U تحمل کردن
forbearance U تحمل امساک
bearing capacity U گنجایش تحمل
endure U تحمل کردن
bearing capacity U فرفیت تحمل
bearing capacity U قدرت تحمل
fault tolerance U تحمل نقص
expected time U زمان تحمل
tolerates U تحمل کردن
intolerableness U تحمل نا پذیری
endures U تحمل کردن
intolerability U تحمل ناپذیری
vasbyt U تحمل کردن
tare and tret U وزن بسته یا لفاف یا جعبه محموله و مقدار کمبود وزنی که در نتیجه حمل و نقل درمحموله ایجاد میشود وقابل قبول است
scsi U بیت ارسال داده را پشتیبانی میکند و وسایل را کنترل میکند
controller U را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
faulted U برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
controllers U را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
faults U برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
destructive cursor U نشانه گری که متنی را که روی آن حرکت میکند پاک میکند
fault U برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
edited U کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
critical error U خطایی که پردازش کامپیوتر را با شکل مواجه میکند یا متوقف میکند
edit U کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
slave U بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
Intel U بسیتی استفاده میکند تا چند گیگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
slaving U بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
Intel U بیتی استفاده میکند و تا چند مگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
slaves U بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
slaved U بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
postbyte U بایت داده که کد اصلی ای را بیان میکند که ثابت مورد استفاده را معرفی میکند
million instructions per second U اندازه سرعت پردازنده که تعداد دستوراتی که در ثانیه اجرا میکند را مشخص میکند
key کلید خاص یا ترکیب کلیدها که فرآیندی را آغاز میکند یا برنامه ای را فعال میکند
open U برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
plotter U چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
dat U درایو مکانیکی که داده را روی نواز DAT ضبط میکند و ازنوار بازیابی میکند
uart U از ترمینال به حالت موازی استفاده میکند و سپس آنرا روی شبکه ارسال میکند
sampler U مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
opens U برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
terminate and stay resident program U برنامهای که در حافظه اصلی خود را بار میکند و در صورت دریافت آنرا اجرا میکند
Recent search history Forum search
1ایا با رنگپاش خرطومی می شود دیوار را رنگ کرد
1چیزی که عوض داره گله نداره
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1ترجمه ی stirling numberبه انگلیسی؟
1شركت در مسابقه
1She is choosing to look at bright side of the situation.
1whatever vehicle you drive all its handling characteristics are affected by the load you carry including passengers
1playing the game در مورد انجام ورزش چه معنی میدهد
1سرم درد میکند
0احمد کتاب مطالعه میکند
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com